tml> کاربر گرامی ســلام : برای شادی روح برادران جوانم(نعمت و مسعود رحیـــم زاده)وخواهر جوان سفر کرده ام سمیه رحیم زاده صلواتی عنایت بفرماtext describing the image میدان رقابت انتخاباتی یا میدان ......(بیانیه حاح محسن عباسی در تشکر وقدر دانی از مردم )

 

بنام خدای علی و یوسف پیامبر علیهما السلام

مردم عزیزوصبوراستانم: با سلام واحترام فراوان

حضورچشمگیر شما در پای صندوق های رای همزمان با نزول اولین برف سنگین زمستانی به عنوان رحمت الهی قابل تحسین وستایش است.خداوندازشماراضی باشد؛چراکه با این حضورگسترده کید و مکر دشمنان اسلام را خنثی وشرآنها رابه خودشان بازگردانیدید.وازاینکه مرحله اول این انتخابات با وجودکثرت نامزدهای انتخاباتی بدون حادثه ای پایان پذیرفت خداوند را شاکرم. انشاءالله تکرار این حضور در دور دوم انتخابات تیر خلاصی باشد بر قلب دشمنان این نظام واین ملت.

خدایا تو شاهد باش :

برای کسب نان ونام دراین راه قدم نگذاشتم.انگیزه ورودم به عرصه انتخابات بجز خدمت به این مردم که پشتوانه نظام الهیم هستند وحفظ انقلاب که به فرموده حضرت امام (ره) ازاوجب واجبات است چیزدیگری نبود. خداوند در درونم ظلم و تبعیض را زشت و عدل وانصاف را زیبا ودنیا رادرچشمانم کوچک و مقام کبریایی خویش را در نفسم عظیم جلوه داده است. درد مردم آزارم می دهد وسوز دل آنها مغز استخوانم را به درد می آورد.خداوند پیامبرش را بی جهت اسوه قرارنداده است.آن اسوه الهی آنقدرغصه ی مردم می خورد که خداونداورا چنین تذکر داد.:« لعلک باخع نفسک علی آثارهم.ان لم یومنوا بهذا الحدیث اسفا».«ای پیامبر ممکن است غصه ی عدم ایمان آوردن مردم ،شمارا از پای در آورد.» اگرغم بینوایان این مردم رنگ رخسار ما را زرد نکند،از خدا غافل بوده وبه عذاب الهی گرفتار خواهیم شد.

عزیزان من: مصمم بودم تا در کرسی نمایندگی شما در مجلس شورای اسلامی ،مایه ی افتخارتان باشم وزمینه ورود خداترسان متعهد و پاک دست به عرصه اجرائیات بویژه در سطح استان را فراهم سازم تا هم گنج های نهان استانم رادر دسترس جوانان جویای کار قرار داده و به زندگی امیدوار سازند و هم مردم برای رفتن به ادارات به قصدانجام کارشان ابتدا به دنبال پارتی و آشنائی نگردند و تبعیض و بی عدالتی و قانون شکنی و فساد اداری را شاهد نباشند.

خواستم : تا قلیان خانه ها به زورخانه ها و اماکن ورزشی تبدیل شوند و شور و نشاط به جوانان استانم بازگردد و غیرت و حمیت خفته ی برخی از آنان را بیدار سازم تا بجای افتادن در ورطه فساد و تباهی با فسادوتباهی درافتند.خواستم : تا نمازخانه های ادارات از زیرزمین های نمور و نمناک، حداقل به کناردست دفتر عریض وطویل مسئولان انتقال یابد تا ارزش مدیران آنان بالا رود.زیرا قدر و منزلت هر فردی نزد خدا دقیقا به اندازه قدر و منزلت خدا پیش آن فرداست.ودریک کلام خواستم:

باخدمت بی منت و خالصانه و خستگی ناپذیر به این مردم لایق خدمت ،لبخند رضایت آمیز بر لبان مولا و مقتدایم ،جانشین امام زمان درعصر غیبت، فرزند زهرا ، علی زمان بنشانم و مزه نمایندگی رادرکام مردم شیرین نمایم.اما افسوس که مکر و فریب و زر و زور و تزویر این خدمت را از من دریغ داشت.ولی مطمئنم که ومکروا ومکرالله والله خیرالماکرین است.

راه وروشم برای نیل به این مهم چنین بود:

۱-هیچ نامزد انتخاباتی را تخریب ننمودم. براین باورم که آبروی افراد بالاتر از کعبه است و برای اثبات خود، نفی دیگران کردن دور از مروت و جوانمردی است.

۲-عدالت را فریاد زدم. چرا که امام اولم کشته این طریق است ( قتل علی لشده عدله ) و امام آخرم در انتظار برقراری آن است ( این المنتظر لاقامه الامت و العوج، این المرتجی لازاله الجور و العدوان )
۳-ازاصول وارزشهای نظام دفاع می کردم .اعتقاد راسخم را به ولایت و رهبری کتمان نمی کردم. برخی ولایت و رهبری را چیزعجیب و غریبی جلوه می دهند.در هر کشوری که مردم آزاد و حق رأی داشته باشند، در قانون اساسی آنها به یک نفر حق فیصله دادن به اختلافات و منازعات فی مابین داده شده است. درآمریکا چنین حقی به رئیس جمهور داده شده است. در ایتالیا نخست وزیر از این حق برخوردار است. ودرایران اسلامی ما هم به حکم قرآن این حق از اختیارات ولی امرمسلمین است.اگر در آن کشورها رؤسای جمهور و یا نخست وزیران آنان بخاطر هوای نفس و یا تأمین منافع حزب و گروه خود چنین کاری می کنند، اما تالی تلو معصوم این حق را بجز برای مصلحت نظام وکشوراستفاده نمی کند.قرآن می فرماید:

« فلا و ربک لایومنون حتی یحکموک فیما شجربینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت ویسلموا تسلیما ».

« ای پیامبر به خدای تو سوگند این مردم ایمان نمی آورند مگر این که در هر اختلاف و نزاعی شما را حکم قرار دهند.پس از حکمیت شما نباید ازقضاوت تو دلخوری داشته باشند و باید تسلیم کامل باشند».

براساس این آیه در عصر پیامبر، حکمیت با رسول خدا ودر عصر امام معصوم (ع) حکمیت با امام (ع) ودر عصر غیبت ، قضاوت و حکمیت با جانشین امام زمان(عج) یعنی ولی فقیه زمان است.

۴-ضمن ادای احترام به کلیه احزاب وگروههای سیاسی معتقد و پایبند به نظام الهی بر این باورم که بایستی از همه افراد توانا و متعهد که به اصول وارزشهای انقلاب و رهنمودهای رهبر فرزانه« مدظله العالی »پایبند هستند صرف نظر از سلیقه های سیاسی آنان در عرصه های مختلف استفاده نمود.

۵-دراکثر شهرستانها و بخش ها و شهرها فاقد ستادانتخاباتی بودم. چراکه مستلزم انجام هزینه های سنگین مالی بود.

آنچه مورد گله واقع می شود و می توانستیم ازآن جلوگیری نمائیم برانگیختن احساسات قبیله ای(قبیله محل تولد،قبیله سیاسی،قبیله جنسیتی و…) و دادن وعده های خلاف قانون و خلاف وظیفه نمایندگی در مورداکثر نامزدهای محترم و در مورد برخی ریخت و پاش های مالی بسیار فراوان که اگر از مال حلال بوده در آن حسابی است واگر از مال حرام بوده در آن عقابی است «فی حلاله حسابّ وفی حرامه عقابّ». بیم آن می رود که اگر این روال دنبال شود در آینده ی نزدیک شرکت در انتخابات، ویژه صاحبان ثروت و یا افراد مورد حمایت آنان شود در این صورت پیشاپیش باید گفت : انا لله و انا الیه راجعون.

مردم لایق خدمتم :

پیامبراکرم(ص)فرمود : زمانی بیاید استعمارگران بر شما بتازند چون تازیدن گرسنگان به سوی طعام. پرسیدنداین اتفاق ازکمی یاران است؟ فرمود:خیر. به خاطر روی آوردن به دنیا وترس از مردن است، «حب الدنیا وکراهه الموت» این همان چیزی است که سالهاست دشمنان این مملکت یا خود مستقیما به دنبال آن هستند و یا ایادی داخلی آنان می خواهند جوانان ما را از فرهنگ شهادت و ایثارگری گریزان و به عیش و نوش دنیا راغب سازند.

آیا ندیدید ویا نشنیدید که چندسال پیش محققان وروانشناسانی را با هزینه گزاف به استان آوردند تاعلت افسردگی وخودسوزی برخی را در استان ریشه یابی ودرمان کنند؟ نتیجه تحقیق آن حضرات، همه کاسه وکوزه ها رابر سر فرهنگ شهید و شهادت در استان شکستند و همه نقص ها را بر گردن نماد مقاومت و ایثار استان -از جمله ماکت هلی کوپتر شهید کشوری – انداختند و گفتند اگر می خواهید افسردگی و خودسوزی در ایلام پایان یابد، باید این ماکت مقاومت به زیرکشیده شود!! واین کار را کردند.آیا درمان درد افسردگی مردم و خودسوزی برخی از آنان این بود؟پس چرا پس از به زیرکشیدن آن نماد ایثارگری ، معضل همچنان به قوت خودباقی است؟! آنان علت واقعی یأس و افسردگی ما را در این شهر و آن شهر به درستی درنیافتند و از اصل موضوع غافل بودند. آنان در نتیجه تحقیق خود نیاوردند و نگفتند، از چهره شهرهایمان نکبت می بارد، نگفتند کوچه ها و خیابان ها را به عنوان تراکم می فروشند تا اعصاب مردم در تردد در این کوچه های ۳متری و۵متری و ترافیک خیابان های ۸متری و۱۰متری کلافه شود. نگفتند فضای پارک هارا که محل تفریح و تجدید روحیه آنان است به ساختمانهای اداری اختصاص داده اند ؟ نگفتند مدرسه ای را می گیرند تا به زندان شهر تبدیل کنند .نگفتند ورزشگاهها در مقابل قلیان خانه ها، کم رونق شده اند. نگفتند از طول و عرض نمازخانه ها کم وبه طول و عرض اتاق مسئولان اضافه و در نهایت کل نمازخانه به تصرف و تملک دفتر مدیران و استانداران در آمده و خانه ی خدا به زیرزمین ادارات منتقل شده ودر نتیجه ی فراموشی خدا، آنان هم نزد خدا فراموش شده وعامل این بحران روحی و روانی گردیده است « لا تکونوا کا الذین نسوالله فانسیهم انفسهم».نگفتند کارشناسان باسواد و متعهداز دست مسئولان بعضاّ بی سواد و بی تعهد و نصب شده توسط کذاوکذا برای رهایی از خون دل خوردن درخواست بازنشستگی پیش از موعدکرده و یاآرزوی مرگ می کنند.

نگفتند تبعیض و پارتی بازی و بی قانونی در برخی از ادارات عرصه را بر مردم تنگ و از زندگی سیر نموده است. نگفتند جناح بازی و سیاسی کاری، نیروهای ارزشی و توانا را از عرصه مدیریتی استان به انزوا کشیده و میدان مدیریت را برای جولان کسانی که همیشه کارت شناسایی حزب پیروز را در جیب دارند، مهیا نموده است.در سال ۷۸ در سحنرانی قبل از خطبه نماز جمعه دهلران چنین گفتم : ((کجا گفته اند اگر جناحی سرکار آید جارو به دست گیرد و جای جناح دیگر را جارو کند؟ فردا برعکس می شود،آنان سرکار می آیند و جای شما را جارو می کنند)).

نگفتند جماعتی بجای فدای رهبر و ولایت شدن و حفظ آن سنگر الهی برای حفظ حیات خود در آن سنگر پناه می گیرند. در همان سال( ۷۸) این درد را چنین فریاد کردم: ((در عرصه سیاست و فعالیت های اجتماعی برخی از مرکز جاذبه منظومه ولایت با نیروی گریز از مرکز خود که همان نیروی هوی وهوس است می گریزند و برخی از ولایت برای ادامه حیات خویش مایه می گذارند و برخی نیز فاطمه وار در ولایت ذوب و خود را فدای حمایت از آن می نمایند که این همان طریق نجات است)). نگفتند ورود بچه ها و همسران برخی از مدیران و مسئولان با ماشین اداری چند ده میلیونی و راننده ویژه به مدارس ، داغ دل بچه های شهدا و ایثارگران ،آزادگان و بچه های افراد عادی جامعه را تازه کرده است.

نگفتنـد برخی از پرخوری می ترکند و عده ای از زخم معده ی گرسنه میمیرند . نگفتنـد زالو صفتان آویزان به منابع قدرت برای دریافت سه هزارمیلیارد وام کم بهره احتیاجی به ضمانت معتبر بانکی ندارند و در اسرع وقت حساب های آنان و بستگانشان مملو از بیت المال می شود، ولی جوانان پاکدامن برای اخذ وام ناچیز ازدواجی خود حداقل باید دوضامن معتبر اداری معرفی و مدتها در انتظار دریافت آن حرص و جوش خورند. نگفتنـد…..نگفتنـد….نگفتنـد….وخلاصه نگفتنـد دور شدن برخی از مسئولان نظام از اصول وارزشهای دینی و الهی و الگو واقع شدن ارزشهای غربی و در یک کلام بریدن آنان از خدا و پیوستن به غیر او ، عامل اصلی مشکلات مردم است.

مردم غیور استانم :

حاکمیت اصول و ارزشهای نظام الهی در طلیعه انقلاب اسلامی فرصت بروز و ظهور مکنونات درونی برخی از مدعیان را از آنان گرفته بود. با شنیدن پیام پایانی بزرگ ناجی اسلام در عصر جاهلیت مدرن با این مضمون : با دلی آرام وقلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و بسوی جایگاه ابدی سفر می کنم و آغاز ولایت و رهبری این ذخیره الهی، جانشین شایسته روح الله، شاهد تکرار تاریخ با حدوث حوادث عصر مولی امیرالمومنین علی(ع) با فاصله بیش از ۱۴۰۰سال هستیم،در آن عصر، عده ای معدود اما جوساز آنقدر علی(ع) را آزار و اذیت کردند که فریاد این عمارها سر داد.

امید دارم در عصر حاضر، عملکرد ما مدعیان عرصه اجرائیات، قانون گذاری و دادخواهی مردم در سطح کشور کار را به آنجا نکشاند که مولا ومقتدایمان فریاد این عمارها را از مردم طلب نماید.آن موقع این مردم عاشق علی با ما و شما چه می کنند، خدا می داند.

آیا برخی ازما مدعیان نمایندگی مردم که فرصت گرانبهای خدمت به مردم را به غنیمتی برای جلب آرای آنان تبدیل کرده واز هر روش غیر مشروع برای پیروزی در این میدان بهره برده ایم ومیدان رقابت انتخاباتی را به میدان…… تبدیل کرده ایم سزاوار است که لباس نمایندگی این مردم را که با خون پیکر شهیدانشان مهیا شده است به ردای پلوخوری خود و حامیان سیری ناپذیرمان تنزل دهیم؟ آیا اگر در این وضعیت مردم بگویند فریاد یا محمدا….. جای تعجب دارد؟

ضمن عرض تبریک به حضراتی که به دور دوم انتخابات نمایندگی مجلس شورای اسلامی راه یافته اند عرض می نمایم:

فرصتی که خداوند به انسان می دهد یا توفیقی ازجانب اوست یا مهلتی است برای تدارک گذشته ی خراب وی و یا سنت املا و استدراج برای افزودن به بار گناهان است.از خدا می خواهم که این فرصت برای شما توفیق الهی باشد.درغیر اینصورت حداقل مهلتی برای جبران بداخلاقی های انتخاباتی واقع شود. مبادا با راهیابی به مجلس با عمیق کردن شکاف تبعیضات اجتماعی و دامن زدن به بی عدالتی ها، مهلت پیش آمده را به املا و استدراج تبدیل نمایید.

وبه کسانی که به عنوان نامزد می توانستند دراین انتخابات همفکرو همسو و موید همدیگربرای رسیدن به هدف مشترک واحدکه همان حفظ نظام الهی و خدمت به مردم لایق خدمت این استان است.باشند، عرض می کنم : ما می توانستیم برای خدا از منیت ها بگذریم و دورهم جمع شویم و هرکدام که در آن جایگاه مفیدترواقع می شدیم تقویت وبقیه در کنار او قرار گیریم تا از تفرق آرا جلوگیری می شد.اما چرا چنین نشد؟پاسخ این سوال با مروری به انگیزه ورود خود به عرصه انتخابات قابل دسترسی است .

وبه خودم و سایر عزیزانی که به هر دلیل از این انتخاب باز ماندند، دعای معصوم (ع) را یادآور می شوم: خدایا جکمت قدمهایی که برایم برمی داری بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می گشایی ندانسته نبندم و درهایی که برویم میبندی به اصرار نگشایم و سلامتی دوستانم را زا تو خواهانم .

وظیفه خود می دانم :

از کلیه کسانی که در برگزاری این انتخابات اعم از شورای نگهبان،هیات های نظارت ،هیات های اجرایی ،مجریان انتخابات (ستاد انتخابات استان وشهرستانها) وکلیه نیروهای نظامی وانتظامی تامین امنیت صندوق های رای ، کمال همکاری را داشته اند، قدردانی نمایم.در پیشگاه خداوند ماجور باشند.

ودرپایان :

از همه عزیزانی که در طول دوره ورودم به عرصه رقابت های انتخاباتی با حمایت های مالی و معنوی بدون چشم داشت خود و قربه الی الله مرا یاری نمودند کمال تشکرو سپاسگزاری را دارم.خداوند به همه شما عزت در دنیا و اجر اخروی عنایت فرماید.مطمئن باشید خداوند زحمت شمارا بی پاسخ نخواهدگذاشت . با عنایت پروردگار یقین بدانید که کنج عزلت و عافیت را برای راحتی خود اختیار نمی کنم .ان شاءالله با شما ودرکنار شما برای خدمت به این مردم لایق خدمت و نظام الهی مان تلاش خواهم نمود هرچندکه خار مغیلان سرزنش ها کند به شوق و عشق کعبه دراین وادی قدم خواهیم زد.« ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم».

با احترام مجدد- محسن عباسی

نامزد انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حوزه شمالی ایلام ۱۴/۱۲/۹۰
 



برچسب‌ها: میدان رقابت انتخاباتی یا میدان بیانیه حاح محسن عباسی در تشکر وقدر دانی از مردم

تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391 | 18:9 | نویسنده : نبی رحیم زاده |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.