tml> کاربر گرامی ســلام : برای شادی روح برادران جوانم(نعمت و مسعود رحیـــم زاده)وخواهر جوان سفر کرده ام سمیه رحیم زاده صلواتی عنایت بفرماtext describing the image الهــــــــی (راز ونیاز با خدا)

الله


الهی! نور تو چراغ معرفت بیفروخت

 

دل من افزونی است.

 

گواهی تو ترجمانی من بکردند ندای من افزونی است.

 

قرب تو چـــراغ وجد بیفروخت.

 

همت من افزونی است.

 

بود تو کار من راست کـــرد بود من افزونی است.

 

الهی!

از بود خود چه دیدم مگر بلا و عنا؟واز بود تــــو همـــه عطاست و وفا!

 

به بر پیدا!و بکرم هویدا.

 

نا کرده گیر کرد رهی.

 

و آن کـــن که از تو سزا.

 

الهی! اگرطاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.الهی! تو دوستان را به دشمنانت

 

می‌نمایی،درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود

 

درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی،

 

 

الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.

الهی! 
دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

الهی! خود را از 
همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.

الهی! ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای

 

راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و

 

ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.

الهی! کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو

 

جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد.


الهی! در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز.


الهی ! یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.


الهی! یکتای بی‌همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب

 

مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل‌هایی،بتو رسد ملک خدایی.


الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.


الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.


الهی! ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر

 

بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای

 

شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق،

 

ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو

 

قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.

 

الهی! ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر
 
تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی
 
مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان
 
نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.

مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

 



موضوعات مرتبط: نگاه هــــا ونظـــــرها(برگزیده هـــا)
برچسب‌ها: الهــــــــی راز ونیاز با خدا مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

تاريخ : چهار شنبه 23 خرداد 1391 | 23:51 | نویسنده : نبی رحیم زاده |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.