tml> کاربر گرامی ســلام : برای شادی روح برادران جوانم(نعمت و مسعود رحیـــم زاده)وخواهر جوان سفر کرده ام سمیه رحیم زاده صلواتی عنایت بفرماtext describing the image مــــادر

 

مادر هر چه در طبیعت و درجهان گشتم هیچ کس و هیچ چیز را پیدا نکردم بتواند مقام

وعزت تو راآن طور  که باید وشاید در بر داشته و بزرگی تورا برساند.ویا اندکی از مهر بی

دریغت را عرضه نماید.مــــــادر بی خود نبوده که بزرگان دین فرموده اند:بهشت زیر پای

مادران است.چرا که کاخ منزلت وقدرت تو  تا عرش ایزد منان بالاست.

 

تو آن گوهر یک دانه

هستی که خدامند به افراد بشرمی بخشد , آنگاه  که بخشید زمین وآسمان را عطا کرده و زمانی

که باز گرفت زندگی وهستی را از کف ربوده است.در جهان عشق ومحبتهای گوناگون وجود

دارد که هر کدام آتش است

تا دل جان را تابان وفروزان سازد ولیکن هیچکدام به پاکی وصفای مهرتو نمی رسد

.عشق و محبتی که در قلب  تو وجود دارد؛ لطف خدایی است و از قید و بند همه

آلایشها پاک است. مادربگذار تا تو را بعد از خدای بزرگ پروردگار خویش بنامم و

چنان در پیشگاهت افتم که چشمانم پای تو گردد.مادر اینک که دست تقدیر روزگار تو

را از من گرفته است؛ دیگر هرگز لبانم را خنده نمی گشاید, حال که تو در آسمان و من

در زمینم , خورشید مهر و محبت خویش را در گلستان دل و جانم بتاب تا همه  وقت

شاد و خندان بماند؛ وگر نه از خزان بی مهری افسرده شده و در زمستا ن بی مهری

می میرم .مادر بعد از تو زندگی به چه می ارزد؟ به شب تار و محزونی که سحر ندارد

و به کویری که بی آب وعلف است. مادر بوته گل قشنگ آرامگاه تو رنگ خزان

گرفته؛ و رقص مذبوحانه ای دارد اما روح آسمانیت از میان غنچه پژمرده آن بر روی

من لبخند میزند. مادر بعد از تو همه جا و همه چیز غرق غم و خستگی است, پس

هنگامی که روحم از خستگی در کالبدم می نالد رو به سوی که باید کنم ؟ به سوی هیچ

کس جز تو گر چه تو ناباورانه و غریبانه رفته ای اما بدان هر چند از دیده رفته ای ولی

هرگز از دل نمیروی، تا زمانی که خون افسرده ام چون موجی که  به دم سردگرفتار

آید و به سختی در عروقم جاری باشد. تصویر جمال تو که اینک به زیور حسرت

آراسته است، به صورت  مستمر و پیوسته در آیینه شکسته دلم میدرخشد. تو هرگز از

چشم و خیالم دور نگشته ای، ازآن  هنگام که دیده ی جان بینم دیگر تو را روی زمین

نمی بیند  در آسمان مشاهده ات کردم. مادر در زمین و آسمان روی تو را می بینم و

آوای تو را می شنوم، گویی که آب عکس جمالت را برایم منعکس می نماید و باد صبا

رهنمود های دلسوزانه مادرانه ات را به گوش جانم میرساند. چون به خواب میروم تو

در تاریکی نگرانی، و فرشته وار بالهایت را بر سر من گسترده ای و چون برمی خیزم

کابوسی ،از غم از دست دادنت تمام وجودم را فرا میگیرد پس ...... 

 

 



موضوعات مرتبط: دل نوشتـــــه های من
برچسب‌ها: مـــــــادر به مناسبت سالگرد درگذشت مادرم مادر هر چه در طبیعت مادربگذار تا تو را مادر بعد از تو زندگی همه چیز غرق غم

تاريخ : یک شنبه 20 فروردين 1391 | 20:53 | نویسنده : نبی رحیم زاده |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.